LOVE & LIVE
S = S
درباره وبلاگ


سلام من سناتایسا مدیر این وبلاگم واین وبلاگ روبرای شما عزیزان به نمایش گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد لطفا بعداز تماشای وبلاگ نظر بدید ودرخواست های خودتون روازطریق نظرسنجی بهم ارسال کنیدراستی کپی برداری بدون نوشتن منبع حرامه دوستتتتتتتون دارم.



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 347
بازدید هفته : 359
بازدید ماه : 355
بازدید کل : 31265
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1

دریافت همین آهنگ

love & live

Random Icons Random Icons Random Icons
Love Icons Love Icons Love Icons Love Icons Love Icons Love Icons Love Icons
نويسندگان
SANA TAYSA

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 2 تير 1391برچسب:, :: 17:47 :: نويسنده : SANA TAYSA
زاهد و درویش
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از جایی به جای دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.
دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:

«دوست عزیز! ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.» درویش با خونسردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد:

 « من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»
 
حافظ می گوید : برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر          که جزاین تحفه ندادند به ما روز الست!
 
 
جمعه 2 تير 1391برچسب:, :: 17:37 :: نويسنده : SANA TAYSA
آرزوی بزرگ

 
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
همه درصف ایستاده بودند و به نوبت آرزوهایشان را می گفتند. بعضی ها آرزوهای خیلی بزرگی داشتند. بعضی ها هم آرزوهای بسیار کوچک و پست!  نوبت به او رسید. از او پرسیدند: چه آرزویی داری؟ گفت : می خواهم همیشه به دیگران یاد بدهم، بی آنکه مدعی دانستن (دانایی) باشم. پذیرفته شد! گفتند چشمانت را ببند! چشمانش را بست.

وقتی چشمانش را باز کرد، دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ در آمده است! با خود اندیشید: حتما اشتباهی رخ داده،  من که این را نخواسته بودم!


سالها گذشت. روزی داغی اره را بر روی کمر خود حس کرد. بازاندیشید: عمر به پایان رسید و من بهره خویش را از زندگی نگرفتم! با فریادی غمبار سقوط کرد. نفهمید چه مدت خواب بود یا بیهوش! با صدایی غریب؛ که از روی تنش بلند می شد؛ به هوش آمد. تخته سیاهی بر دیوار کلاسی شده بود.

 

                                                                                     


 
سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, :: 21:37 :: نويسنده : SANA TAYSA
 
نایت اسکین
 

 چه تلخ است علاقه ای که عادت شود
عادتی که باور شود
باوری که خاطره شود
و خاطره ای که درد شود


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست


آدمهای سرزمین من

تا پیش از اولین بوسه

تا قبل از آغوش نخستین

تا شروع تپش های بی امان دلتنگی

تا آغاز قصه ای که در گوشت زمزمه می کنند

عاشقند.

اما ........!!!

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

باران نیا......

لطفأ نیا.....

من که همیشه خیسم ازدرد قلب شکسته ام....

تو دیگر خیسترم نکن ...


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



بگو کجا پنهان شده ای
که در قهوه ای سرکشیده ام هم
فالگیر پیدایت نمیکند . . .


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین ‘باختن’ و ‘بد’ باختن…



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



خیلی سخت بود …
با “بغض” نوشتم ولی با “خنده” خواندی …

تازگی ها از خواب که بیدار میشوم ، تازه کابوس هایم آغاز میشود …



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



آخر مرا لمس خوای کرد
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد !



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص …
تلخ تلخ




اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست




گاهی تو …
گاهی یاد تو …
گاهی هم غم تو …
آخر این “تو” کار مرا تمام می کند !



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست


خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم ؟ دلم از کار افتاده !

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

چه زیبا نقش بازی می کنیم
 …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم ؛

حتی خدا هم

از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان

برای کسی که در دوری ما

شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



کاش…. شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد…. نامم !

امــیـــرم



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



خدایـــــــــــــا . . .

چرا تا زنده ایم

روانمان را شـــــــــاد نمی کنی ؟ !

همیکنه مردیم . . .

شادروانمان می کنی ؟ !

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

مــن بـی تــو
شعـــر خــواهــم نــوشت
تـــو بــی مـن
چــِـه خــواهــی کــــرد؟
اصـــلا
یــــادت هست
کــه نیستــم؟


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



بدترین درد یک انسان شاید این باشد که توسط عزیز ترین کسانش فراموش شود



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



مرگ یک بار رخ نمیدهد...
زیرا همه ما هر روز چند بار میمیریم
هر بار که با آرزوها٬ عطوفتها٬ علایق و پیوندهای خود وداع می کنیم
می میریم



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



گفته بودی "تا قیامت دوستت دارم"
امروز نیستی
و نمیبینی که چه قیامتی بر پا کرده‌است در من



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



چه زیبا میگفت آن پیر مرد, این روزها آدم را راحت می شود خرید ،

 چیزی که خریدنش سخت است گوشت و برنج و مرغ است

تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست

لبهایت طعم سیگار میداد ...
و میدانستم تو سیگار نمیکشی !



تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست


درد را از هر طرف بخوانی همان درد است اما

در مان را از ان طرف که بخوانی

نامرد است


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست



کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم...


تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست


کاش انسان میدانست
هر گاه دل کسی را می شکند بیشتر از همه روح خودش است که آسیب میبیند...
 
 
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
 
سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, :: 21:31 :: نويسنده : SANA TAYSA

بهشت و جهنم

        روزی یک مرد با خداوند مکالمه ای داشت: 'خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ '، خداوند او را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.

    مرد با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت: 'تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است'، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می خندیدند، مرد گفت: 'خداوندا نمی فهمم؟!'، خداوند پاسخ داد: 'ساده است، فقط احتیاج به یک مهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان فکر می کنند!'
    هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندیشید، هنگامی که عیسی مصلوب می شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندیشید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست بدارید

 
سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب:, :: 15:39 :: نويسنده : SANA TAYSA

این معلم یک فرمول را با گچ بر روی تخته سیاه می نویسد

به نظر شما مفهوم این فرمول چیست؟

تا لود شدن کامل تصویر صبور باشید ...

فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

.

.

.

.

..

.

فرمول عشق کشف شد ! ( تصویر متحرک) www.taknaz.ir

عزیز دلم  I LOVE YOU

 

 

 
دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : SANA TAYSA

زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام


آخر شبا رفتگرا سوار جاروهاشون بشن برن خونه


موهات "فر" باشه , روش پیتزا بپزی


خانواده مذهبی باشه اسم دخترو بذاره سیندر الله


شب خواب ببینی که 1 ماه داری میری سر کار, صبح که بیدار شدی حقوقشو بگیری


پشه ها به جای اینکه خونمون رو بمکن، میومدن چربی های اضافه بدنمون رو می مکیدن


ماهی از آب در بیاد تو ساحل سیگارشو بکشه برگرده تو آب


ورودی ِ لاس وگاس بزنه :به شهر شهیدپرور ِ لاس وگاس خوش آمدید


همسر دلخواهت رو از بین گزینه های موجود دانلود کنی


بوق زدن ممنوع باشه ماشینتو بذاری رو ویبره


حراست دانشگاه دم در با دقت نگات کنه ، اشکالای آرایشیتو بگه ، برات درسش کنه. لوازم آرایش بهت قرض بده ، یادت بده چجور آرایشی بهت میاد


هر پشه ای وارد خونه ت شه در جا تبدیل شه به یه تراول 50 تومنی


رو مانیتورت مگس بشینه، با موس بگیریش، بندازیش تو ریسایکل بین


سايه ات سفيد باشه


تو گوگل سرچ می کردی "نیمه گم شده ی من " عکساشو واست می آورد راحت پیداش می کردی


شامپو ضدِ شوره بخوری ، دلشوره هات تموم بشه


بفهمن اصغر فرهادی دوپینگ کرده همه جایزه هاشو بگیرن


درخت خرما و گردو رو پیوند بزنی خرما گردویی بده


رگ قلبت بگیره به جای اینکه بالون بزنن پاراگلایدر بزنن


واسه کاردستی ِ مدرسه یه ساختمون ِ هشت طبقه ی 32 واحدی ِ اسکلت فلزی ببری


یه دختر رو برات نشون کنند با سنگ بزنیش


بری مکه به جای سنگ زدن به شیطون یه چاقو در بیاری بکنی تو شکمش خیال همه رو راحت کنی


چشم و مغز و قلبمون یه جلسه تشکیل بدن تکلیفشونو با ما روشن کنن

 

 
دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, :: 22:7 :: نويسنده : SANA TAYSA

از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد ، این عید به اهل دین مبارک ، بر جمله مسلمین مبارک

رفته خود از عرش تا به فرش سراسر
زیر فلک سایه لوای محمد(ص)
نوری(سیّاره) یافت راه هدایت
تا که شدش عشق رهنمای محمد(ص)
عید مبعث مبارک

 

سائل درمانده ناامید نگردد
گر که بکوبد در سرای محمد(ص)
ای که ندای” اذان” رسید به گوشت
هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
مبعث مبارک

 

خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
اس ام اس تبریک عید مبعث
 

تویی هم مصطفی و هم محمد تو را در آسمان نامند احمد
تو کانون صفا مرد یقینی تو عین رحمه للعالمینی
عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد

 

بعثت نه این سرور، سرور ولایت است … مبعث نه این چراغ، چراغ هدایت است
خورشید چون ز شرق حرا پرتو افکند … احمد نه این فروغ، فروغ رسالت است

 

نور عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد

 

از بعثت او جهان جوان شد ، گیتى چو بهشت جاودان شد ، این عید به اهل دین مبارک ، بر جمله مسلمین مبارک.

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد ، دل رمیده ما را انیس و مونس شد . بعثت پیامبر اکرم بر پیروان حقیقیش تهنیت باد .

 

به امر رب خود لبیک گوییم ، به همراه ملائک جمله گوییم ، سلام و رحمت حق بر محمد ، اللهم صل علی محمد .

 

امید آنکه لیاقت رحمتی از الطاف رحمة للعالمین را داشته باشیم و این روز را به یادش گناه نکنیم

 

تو اکنون شهر علم و اجتهادی ، تو رب النوع شمشیر و جهادی ، تو خورشیدی شدی در گوشه غار ، بر نور تو شد خورشید و مه تار ، بتاب و روشنی بخش جهان باش ، مهین پیغمبر آخر زمان باش . عید پیامبری رسول خدا مبارک .

 

آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود . محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از لخته خونی آفرید ، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت . . . عید مبعث مبارک باد .

 

روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . بعثت رسول اکرم مبارک باد

 

تویی هم مصطفی و هم محمد / تو را در آسمان نامند احمد

تو کانون صفا مرد یقینی / تو عین رحمه للعالمینی

عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک باد

تو اکنون شهر علم و اجتهادی / تو رب النوع شمشیر و جهادی

تو خورشیدی شدی در گوشه غار / بر نور تو شد خورشید و مه تار

بتاب و روشنی بخش جهان باش / مهین پیغمبر آخر زمان باش . . .

عید پیامبری رسول خدا مبارک

 

به امر رب خود لبیک گوییم ، به همراه ملائک جمله گوییم

سلام و رحمت حق بر محمد ، اللهم صل علی محمد

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیده ما را انیس و مونس شد

بعثت پیامبر اکرم بر پیروان حقیقیش تهنیت باد

تو اکنون شهر علم و اجتهادی / تو رب النوع شمشیر و جهادی

تو خورشیدی شدی در گوشه غار / بر نور تو شد خورشید و مه تار

بتاب و روشنی بخش جهان باش / مهین پیغمبر آخر زمان باش

عید پیامبری رسول خدا مبارک

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 10:47 :: نويسنده : SANA TAYSA
                              
                               قابل توجه خانوما

                           مرد اونه که قلبتو شارژ کنه

                                  نه سیم کارتتو !



                  از هیچی به اندازه ی سوسک متنفر نبودم
                                 
                                    تا تو اومدی...
 
 



 امتحانات از آنچه که در برنامه ی امتحانی میبینید به شما نزدیک ترند !
 


 
            نمیدونم بعضی ها چند دست مبل تو دلشون دارن
 
                  که هر روز یک نفر به دلشون میشینه!!
 



 من از كارهاي بد گذشته پشيمونم و هرگز اونها رو تكرار نخواهم كرد
 
        چرا كه كارهاي بد جديدي براي انجام دادن پيدا كردم!!
 
 

 

 
                       شده تا به حال مدام بهتون بگن

                    خیلی مهربونی...خیلی مهربونی؟؟؟

                     بعدش شما احساس کنید دارن میگن:

                       خیلی خری....خیلی خری...


 
                این مجریای برنامه ها آخر برنامه هاشون میگن
 
         هفته ی دیگه همین روز و همین ساعت منتظر ما باشید

        خو آخه احمق همین ساعت که باز آخر برنامه میرسیم!!!


تو انتشارات دانشگاه یه دختره دَر فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من
 
                                     پرسید :
 
      ببخشید اگه فلش در نداشته باشه ویروسی می شه؟؟؟!!!!

 
 



 
دقت کردین چه سیستم پیشرفته ای توی خمیردندون ها کار میزارن
 
                که 90 درصدش توی 5 - 6 روز تموم میشه

              ولی اون 10 درصد آخرش 4 ماه طول میکشه!!!
 
 

 
به این رفیقمون میگم از اینکه دوست دختر تو عزیزم خطاب می کنی چه
 
                               احساسی داری؟
 
                           میگه:احــســاس گـنــاه!
 
                                  مــیـگـــم:چرا؟

                      میگه:آخه اسمش یادم رفته ... !!!
 
 


پدر: ... غلط می کنی دختر! واسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت
 
                                  خواست بکن!!!
                                          .
                                          .
                                          .
                                          .
                                          .
                                          .
                                          .
شوهر: ... غلط می کنی زن! فک کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت
 
                                 خواست بکنی؟!!
 

 


         محققان ثابت کردند که بهترین پاسخ برای %99 سوالات ،
 
               جمله‌ی "خودت چی فک می‌کنی؟" می‌باشد .
 


          یه دوست دخترم نداریم بهمون بگه موشی قفونت بشم
 
                   بعد من بهش بگم جیگملتو بخولم پیشــی
 
                         بعد همه حالــشون به هم بخوره

 


     پسره تو فیس بوک نوشته:"کاش زن گرفتن،مثل ایرانسل بود.
 
           یکی می گرفتی،یکی هم بهت جایزه می دادن."

   یکی نیست بهش بگه آخه ،تو از پس شارژ همون اولیشم برنمیای،
 
                     حالا دنبال جایزش هم هستی....
 

 


                   چوپان دروغگو میمیره میره اون دنیا
 
                 ازش میپرسن خوب حالا تو کی هستی ؟
 
                     میگه من دهقان فداکار هستم ...

 


غضنفر زنگ می زنه فرودگاه و می گه: ببخشید از اینجا تا تهران چقدر
 
                                        راهه؟

                            کارمنده می گه: یه لحظه...

            غضنفر می گه: خب خیلی ممنون! و قطع می کنه!!
 


                                ساق پا چیست ؟

                     وسیله ای برای یافتن میز در تاریکی !

 


 
                          ظالم باشی بت میگن حیوون!

                          مظلوم باشی میگن حیوونی...
 
 


     دیروز جلوی دانشگاه با دوستم به یه پرادو تکیه داده بودیم ،
 
        یه دختر اومد گفت میشه منم به ماشینتون تکیه بدم ؟

                        گفتم نه الآن میخوایم بریم

        بعد دختره با ریموت در پرادو رو باز کرد سوار شد رفت.
 

                                   
                                      يکی بود یکی نبود

                    غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیچ کس نبود)

                    در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند...:|

                                        حالا می فهم،

                              ما با قصه خواب نمی رفتیم.

                              همون اول هنگ می کردیم!!!
 



          یکی از فامیلامون (دختر) یک سال مالزی بود ، بعد دو سال   

                              رفت کانادا.
 
                        تنهام زندگی میکنه!

                     واسه تعطیلات برگشته ایران ...

      خواست بره کیش با دوستش ، باباش اجازه نداد!

                  گفت نمیذارم تنها بری مسافرت!

                    یعنی باباش تا این حد متعصبه
 

                     شما رو نميدونم ولي من

                   وقتی میس کال برام می‌افته

           
5% دلیل چک کردنم اینه ببیم کی بوده !

95%ش واسه اینه که اون آیکون میس کال بالای گوشی بره!

 

 
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : SANA TAYSA
وقت اضافی برای خدا... !!!!

چقدر خنده داره
که یک ساعت خلوت با خدا دیر و طاقت فرساست. ولی 90 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می‌گذره!

چقدر خنده داره
که صد هزارتومان کمک در راه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می‌ریم کم به چشم میاد!

چقدر خنده داره
که یک ساعت عبادت در مسجد طولانی به نظر میاد اما یک ساعت فیلم دیدن به سرعت می‌گذره!

چقدر خنده داره
که وقتی می‌خوایم عبادت و دعا کنیم هر چی فکر می‌کنیم چیزی به فکرمون نمیاد تا بگیم اما وقتی که می‌خوایم با دوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم!

چقدر خنده داره
که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمون به وقت اضافی می‌کشه لذت می‌بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی‌گنجیم اما وقتی مراسم دعا و نیایش طولانی‌تر از حدش می‌شه شکایت می‌کنیم و آزرده خاطر می‌شیم!

چقدر خنده داره
که خوندن یک صفحه و یا بخشی از قرآن سخته اما خوندن صد سطر از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه!

چقدر خنده داره
که سعی می‌کنیم ردیف جلو صندلی‌های یک کنسرت یا مسابقه رو رزرو کنیم اما به آخرین صف نماز جماعت یک مسجد تمایل داریم!

چقدر خنده داره
که برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه روزمره خود پیدا نمی‌کنیم اما بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

چقدر خنده داره
که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می‌کنیم اما سخنان قران رو به سختی باور می‌کنیم!

چقدر خنده داره
که همه مردم می‌خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدند به بهشت برن!

چقدر خنده داره
که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می‌کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اما وقتی سخن و پیام الهی رو می‌شنویم دو برابر در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می‌کنیم!

خنده داره
اینطور نیست؟

دارید می‌خندید؟

دارید فکر می‌کنید؟

آیا این خنده دار نیست که وقتی می‌خواهید این حرفا را به بقیه بزنید خیلی‌ها را از لیست خود پاک می‌کنید؟ به خاطر اینکه مطمئنید که اونا به هیچ چیز اعتقاد ندارند.
این اشتباه بزرگیه اگه فکر کنید دیگران اعتقادشون از ما ضعیف تره

 
شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, :: 11:52 :: نويسنده : SANA TAYSA

نایت اسکین


روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را دوستانم را، مذهبم را زندگی ام را !
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم. به خدا گفتم : آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آیادرخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود : هنگامی كه درخت بامبو و سرخس را آفریدم، به خوبی از آنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نكردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم. در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم. در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی؟ من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبو ها را رها نكردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!
از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.
در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم : هر چقدر كه بتواند.
گفت : تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی.